به یاد زلفت از هر سینه بوی مشک میآید
ز خاک کشتهٔ دیرینه بوی مشک میآید
خیال زلف او را در دلم هرگه گذار افتد
چو گل از زخمهای سینه بوی مشک میآید
به جوش آرد ز بس شوق می گلرنگ خونم را
ز خاکم هر شب آدینه بوی مشک میآید
حذر از فتنهٔ خوبان این گلشن، که سوسن را
ز خنجر همچو اهل کینه بوی مشک میآید
سلیم آهی کشیدم بر خیال زلف او آنجا
هنوز از خانهٔ آیینه بوی مشک میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به یاد معشوق و زیباییهای او میپردازد. بوی مشک که نمادی از عشق و زیبایی است، از سینههای عاشقان و خاک خفتهی آنها به مشام میرسد. یاد زلف معشوق باعث میشود که درد و شوق در دل شاعر زنده شود و همچنان بوی خوش آن معشوق در فضا وجود دارد. شاعر به یاد معشوق و تأثیرات آن بر جانش اشاره میکند و از فتنههای زیبايان پرهیز میکند. در نهایت، او آهی از عشق میکشد و همچنان بوی خوش معشوق را احساس میکند.
هوش مصنوعی: به خاطر یاد آرایش موهای تو، از هر قلبی بوی خوش مشک به مشام میرسد. حتی از خاک کسانی که مدتها پیش جان باختهاند، این بوی خوش حس میشود.
هوش مصنوعی: هر بار که به یاد زلف او میافتم، مثل بویی که از زخمهای سینه گل بیرون میآید، درونم پر از عطر مشک میشود.
هوش مصنوعی: به خاطر شوق و هیجان بسیار، احساسات من به شدت بیدار میشود و هر شب جمعه، بوی خوش مشک از خاکم به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: باید از ترفندها و نیرنگهای افرادی که ظاهری خوب و زیبا دارند احتیاط کرد. زیرا حتی در زیباییها ممکن است خطر و کینهای نهفته باشد؛ درست مانند سوسن که از خنجر بوی خوش مشک و عطر متساعد میکند.
هوش مصنوعی: با یادآوری معشوق و زیباییهای او، احساس اندوهی در دل دارم، و در آن مکان هنوز هم از عطر خوش مشک که در خانهٔ آیینه پخش شده، نشانههایی وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.