اسیر عشق از کف ساغر خوناب نگذارد
بمیرد تشنه و چون موج لب بر آب نگذارد
بتی شد رهزن دینم که چون در ترکتاز آید
به کعبه غارت ابروی او محراب نگذارد
به تقریبی برآمد هرکه در هندوستان افتاد
خدا کشتی ما را هم درین گرداب نگذارد
درین گلشن ز بس خدمت زخدمتکار می خواهند
بنفشه باغبان را چون مگس در خواب نگذارد
سلیم از موج اشک خود خطر چون خاروخس دارم
چه شد برقی که ما را در ره سیلاب نگذارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به احساسات عمیق و مشکلات ناشی از عشق و دلدادگی میپردازد. او به جدایی، تشنگی عاطفی، و موضوعاتی چون وفاداری و فراق اشاره میکند. عشق را به ساغری تشبیه میکند که اسیر آن شده و از آن دست نمیکشد. همچنین، به معبد و کعبه اشاره کرده و نشان میدهد که زیبایی و ویژگیهای محبوبش مانع رسیدن به آرامش و عبادت او شده است. در این اشعار، تلاش برای برقراری ارتباط و احساس ناامیدی نیز به وضوح حس میشود. به طور کلی، شاعر با استفاده از استعارات مختلف، حسرت و دردهای ناشی از عشق را توصیف میکند.
هوش مصنوعی: عاشق گرفتار نمیتواند به راحتی از یاد معشوق بیرون برود و تمام وجودش همیشه تشنه وصال اوست. همچون موجی که هیچگاه نمیگذارد آب به ته دریا برسد، او نیز نمیتواند به راحتی از محبت معشوق فاصله بگیرد.
هوش مصنوعی: یک شخص نادان و بیادب به دین من ضربه میزند و وقتی به قلبم حمله میکند، زیبایی چشمهایش باعث میشود که هیچ نشانهای از عبادت در دل من باقی نماند.
هوش مصنوعی: هر کسی که در هندوستان به مشکلات دچار شده، به نوعی به قدرت خداوند امید دارد که او هم اجازه ندهد کشتی ما در این طوفان به گل نشسته و آسیب ببیند.
هوش مصنوعی: در این باغ زیبا، به خاطر خدمتهای زیاد، از خدمتکار انتظار دارند که مانند مگس در خواب، باغبان را آرام نگذارد تا همیشه در حالت آمادهباش باشد.
هوش مصنوعی: من از سنگینی اشکهایم به خطر افتادم، اما چه برقی مانع عبور ما از این سیلاب شده است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.