یک تن به جهان خاطر وارسته ندارد
عیسی نتوان گفت دل خسته ندارد
صد کوزه اگر چرخ فسون ساز بسازد
چون کوزه ی دولاب، یکی دسته ندارد
زاهد به سر راهگذر توبه فروش است
اما به دکان توبه ی نشکسته ندارد
تا شعله در آن غمکده با برق شریک است
یک مرغ چمن، خانه ی دربسته ندارد
ای دوست به جان تو که دیوان سلیما
چون قد تو یک مصرع برجسته ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات و افکار عمیق و فلسفی شاعر میپردازد. شاعر به تناقضها و نواقص انسانی اشاره میکند و میگوید که هیچ کس در این دنیا کامل نیست. او میگوید که حتی عیسی (پیامبر) هم نمیتواند ادعا کند که قلبش خسته نیست. همچنین به این نکته اشاره میشود که ظواهر زیبا، اگرچه ممکن است به چشم بیایند، اما در عمق وجود، چیزی کم دارند. زاهدان و توبهکاران نیز به دکانهای توبه و عبادت خود تکیه میکنند، اما در درون خود ناقص هستند. شاعر در نهایت به دوستش میگوید که نه تنها در عالم بلکه حتی در شعر هم چیزی به زیبایی قد او یافت نمیشود. در کل، این شعر به تواضع و کمبودهای وجودی انسانها اشاره دارد.
هوش مصنوعی: هیچ کس در این دنیا نمیتواند ادعا کند که از دلمشغولیها و غمهایش رها است، حتی عیسی هم نمیتوان گفت که دلی خسته ندارد.
هوش مصنوعی: هر چقدر هم که چرخ فریبنده و زیبا باشد و صد کوزه بسازد، اما هیچکدام مانند کوزهای که تنها یک دسته دارد، نیستند.
هوش مصنوعی: زاهد در سر راه میگذارد و به توبه مردم میفروشد، اما خودش به دکان توبهای که هرگز از هم نپاشیده باشد، دسترسی ندارد.
هوش مصنوعی: در فضایی که غم و درد وجود دارد، حتی یک پرنده نیز نمیتواند در خانهای بسته و دور از زندگی باشد. امید و زندگی در هر شرایطی میتواند وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: ای دوست، به خاطر جان تو، دیوان اشعار سلیمان هم مثل قد تو، هیچ مصراع برجسته و خاصی ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.