در باغ هر گلی ز تو در خون تازه ای ست
هر بید در هوای تو مجنون تازه ای ست
از زلف تا به چند کسی گفتگو کند
وصف خطش کنیم که مضمون تازه ای ست
چون مصرعی ز من شنوی، عزتش بدار
از راه دور آمده، موزون تازه ای ست
آشفته ایم ازان خط مشکین، که هر غبار
بر لشکر شکسته شبیخون تازه ای ست
آن لب سلیم آب بقا را شهید کرد
خون های خلق کهنه شد، این خون تازه ای ست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی است که هر گل و بید در باغ نشاندهندهای از عشق و دیوانگی تازه است. شاعر به توصیف زیبایی و ویژگیهای معشوق میپردازد و میگوید که هر خط و حرکت او تازه و منحصر به فرد است. او در ادامه به ارزش و اهمیت این عشق اشاره میکند و بیان میکند که با وجود مشکلات و دردها، عشق همواره تازه و زنده است. در نهایت، شاعر به تاثیر عمیق این عشق بر زندگی و احساسات انسانها اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در هر گوشهی باغ، گلی به یاد تو شکفته و در خونش زندگی تازهای وجود دارد. هر درخت بید در هوای تو شیدای عشق توست و حالتی نوین دارد.
هوش مصنوعی: چرا کسی تلاش کند درباره زلف و زیبایی او صحبت کند، در حالی که توصیف چهرهاش حرفی تازه و جذاب برای گفتن دارد؟
هوش مصنوعی: هرگاه شعری از من بشنوی، به آن احترام بگذار، چرا که از راه دور آمده و تازگی و زیبایی خاص خود را دارد.
هوش مصنوعی: ما از آن خط زیبا و دلربا به شدت در هم ریخته و پریشانیم، زیرا هر ذره غباری که به لشکر شکستخورده میزند، خود نشانهای از حمله جدیدی است.
هوش مصنوعی: آن لب شیرین، زندگی را به قهری کشت، و خونهای قدیمی مردم رنگ باخت، اینجا خون تازهای جاری است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.