گنجور

 
صغیر اصفهانی

آنکه این مسجد زیمن همتش بر پا بود

تا قیامت آستانش قبلهٔ دلها بود

زین بنا باشد صفای باطن بانی پدید

باطن جنت بلی از ظاهرش پیدا بود

کرده آباد اینجهان و آن جهان را زین بنآ

مسجد أینجا و بهشت جاودان آنجا بود

حوض آبش میدهد گوئی خبر از سلسبیل

صحن آن چونساخت فردوس روح افزا بود

گنبد پر نقش و ایوان رفیعش بین چسان

از بلندی طعنه زن بر گنبد مینا بود

گر گشائی کوش جان روز و شبان گلدسته‌اش

خلق را داعی بسوی خالق یکتا بود

همچو طرف گلشن از هر صفه‌اش نقشی بدیع

میکند جلب‌نظر بس دلکش و زیبا بود

هر بنا باشد برای حق گر از حق نگذری

بهر بانی بهتر از دنیا و مافیها بود

حبذا بر همت این سید عالی نسب

کز شرافت افتخار دودهٔ طاها بود

نام نیکش باقر و کنز علوم شرع و دین

شرح احوالش رقم بر صفحهٔ دنیا بود

تا قیامت گشت اندر مسجد خود معتکف

بندگی را باید اینسان بنده پا برجا بود

جلوهٔ حق کرده مدهوشش تو گوئی تا ابد

او بود موسی و این بیت‌الشرف سینا بود

مجری احکام جدش مصطفی بی‌خوف و بیم

پورموسی شبل حیدر زاده زهرا بود

گفت این تاریخ در تعمیر درگاهش صغیر

حکم سید نشر شرع سید بطحا بود

۱۳۶۸

 
sunny dark_mode