گنجور

 
صغیر اصفهانی

سیه چرده حاجی بشیر آنکه بود

دلش از ریاضت سفید و منیر

نه جز ذکر محبوبش اندر زبان

نه جز یاد مولایش اندر ضمیر

همش خوی نیک و همش خلق خوش

همش موی مشگ و همش بوعبیر

عرض رفت چون ناگهان زین سرای

بدان سو که هرکس رود ناگزیر

به تعیین تاریخ فوتش همی

ز یک جمع مستفسر‌ آمد صغیر

بشیری سر آورد بیرون و گفت

که جا در جنان یافت حاجی بشیر

 
sunny dark_mode