گنجور

 
صغیر اصفهانی

جعفر آن کز بادهٔ وصل خدا سرشار شد

نور بود و از ریاضت مطلع الانوار شد

با وفا فرزند دلبند وفا سلطان فقر

کز وفای عهد نائل بر وصال یار شد

روز تاسوعا ز حق بشنید‌ام ر ارجعی

رهرو داد بقا زین دار بی‌مقدار شد

خواست تاریخ وفاتش را به نظم آرد صغیر

تا توان از خدمتی بر دوست برخوردار شد

ناگهان روشن دلی هو زد میان جمع و گفت

باز جعفر در هوای وصل حق طیار شد

۱۳۵۷

 
sunny dark_mode