گنجور

 
صغیر اصفهانی

یکی را گه و بی گه اندر سرای

بسرقت همی رفت مال و منال

بر آورد دیوار خانه به ابر

نبود ایمن از دزد در عین حال

کسی گفتش این دزد در خانه است

تو بندی ره بام چشمت بمال

سخن فهم کن زین مثل ای عزیز

چو نفست زند ره ز شیطان منال

 
sunny dark_mode