گنجور

 
صغیر اصفهانی

شکرلله که شده جای تو اندر دل ما

بعد از این هیچ نباشد به میان حایل ما

فخر ما خاک نشینان به ملایک این بس

که زدی خیمه تو ای شاه در آب و گل ما

هر کسی حاصلی از عمر جهان دارد و نیست

جز غم عشق تو ای جان جهان حاصل ما

سرفکندیم به پای تو و داریم امید

که قبول افتدت این تحفه ناقابل ما

حالیا سرخوش و مستیم و نداریم خبر

که چه بود و چه شود ماضی و مستقبل ما

تا کی از سر به هوائی به سما می‌نگری

ای خداجوی خدا جوی ز عرش دل ما

باغ فردوس نخواهیم و گلستان ارم

تا سر کوی خرابات بود منزل ما

شکر لله که نشستیم چو در کشتی عشق

گشت چون نوح بیابان نجف ساحل ما

حل مشکل همه از شاه نجف خواه صغیر

که جز از همت او حل نشود مشکل ما

 
 
 
کمال خجندی

ای سراپرده سلطان خیالت دل ما

کرده درد و غم تو خانه در آب و گل ما

سر به فردوس نیاریم چون زلف تو فرود

تا به خاک سر کوی تو بود منزل ما

مشکل ما دهن تست که هست آن یا نیست

[...]

جامی

خار غم بیخ فرو برده در آب و گل ما

غنچه کم خاسته زین خار چو پر خون دل ما

بس که در راه تو ای کعبه جان گریانیم

بر سر آب چو کشتیست روان محمل ما

شب برد ناله ما خواب رفیقان سفر

[...]

امیرعلیشیر نوایی

غیر خوناب نیابند به جان و دل ما

گوییا عشق به خون کرد مخمر گل ما

از ره عشق گذشتن نشد ای پیر طریق

تا که شد کوی خرابات مغان منزل ما

مشکل ما همه باشد ز خمار ای ساقی

[...]

واعظ قزوینی

شده با نیک و بد آیینه دل خوش گل ما

خویش را بشکند آنکس که خورد بر دل ما

سرکشی بسکه به ما خسته دلان دشوار است

سبحه سان سر نزند دانه ما از گل ما

سخن از آتش رخسار کسی میگذرد

[...]

رضاقلی خان هدایت

دارد آن لحظه فراغ از غم عالم دل ما

که سر کوی خرابات بود منزل ما

بوی حسرت شنود تا ابد ار بوید کس

هر گیاهی که پس از مرگ دمد از گل ما

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از رضاقلی خان هدایت
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه