شکرلله که شده جای تو اندر دل ما
بعد از این هیچ نباشد به میان حایل ما
فخر ما خاک نشینان به ملایک این بس
که زدی خیمه تو ای شاه در آب و گل ما
هر کسی حاصلی از عمر جهان دارد و نیست
جز غم عشق تو ای جان جهان حاصل ما
سرفکندیم به پای تو و داریم امید
که قبول افتدت این تحفه ناقابل ما
حالیا سرخوش و مستیم و نداریم خبر
که چه بود و چه شود ماضی و مستقبل ما
تا کی از سر به هوائی به سما مینگری
ای خداجوی خدا جوی ز عرش دل ما
باغ فردوس نخواهیم و گلستان ارم
تا سر کوی خرابات بود منزل ما
شکر لله که نشستیم چو در کشتی عشق
گشت چون نوح بیابان نجف ساحل ما
حل مشکل همه از شاه نجف خواه صغیر
که جز از همت او حل نشود مشکل ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از شکرگزاری برای حضور خداوند در دلهای انسانها سخن میگوید و اینکه با ورود او، هیچ مانعی بین او و انسانها نیست. او به فضیلت خاک نشینان اشاره میکند که در حضور خداوند، بسیار ارجمندتر از ملایکاناند. شاعر بیان میکند که اصلیترین دستاورد زندگی او عشق به خداست و از امیدی که به قبول هدیه ناچیز خود دارد، سخن میگوید. همچنین، او از سرخوشی و بیخبری از زمان حال و آینده میگوید و به خداوندی که در دل اوست و خویش را از او دور نمیکند، اشاره میکند. در پایان، شاعری به نقشی که پروردگار در حل مشکلات زندگی دارد، تأکید میکند و او را منبع تمام حل مسائل میداند.
هوش مصنوعی: خوشحالیم که جای تو در قلب ما قرار گرفته است و از این به بعد هیچ چیز نمیتواند میان ما فاصله بیندازد.
هوش مصنوعی: افتخار ما که در خاک و گل زندگی میکنیم این است که تو، ای پادشاه، در میان ما و در دنیای مادی ما چادر زدهای.
هوش مصنوعی: هر کسی در زندگیاش چیزی به دست میآورد، اما من تنها غم عشق تو را دارم که برایم بهترین و تنها دستاورد زندگیام است.
هوش مصنوعی: با سر فرود آوردهایم در برابر تو و امیدواریم که این هدیه کوچک ما مورد قبول تو قرار گیرد.
هوش مصنوعی: در حال حاضر خوشحال و سرمست هستیم و هیچ خبری از گذشته یا آیندهمان نداریم.
هوش مصنوعی: تا کی باید با سر به آسمان نگاه کنی؟ ای جویای خدا، در دل ما نشانهای از خدا را بیاب.
هوش مصنوعی: ما به دنبال باغهای بهشتی و گلستانهای زیبا نیستیم، تنها کافیست که در کوچهی محبوبی که به خرابات معروف است، زندگی کنیم.
هوش مصنوعی: خوشحالم که در کشتی عشق نشستهایم و مانند نوح در بیابان، ساحل ما نجف شده است.
هوش مصنوعی: حل مشکلات همه، چه بزرگ و چه کوچک، تنها از توانایی و اراده شاه نجف ممکن است و هیچ کس دیگری نمیتواند این مشکلات را برطرف کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای سراپرده سلطان خیالت دل ما
کرده درد و غم تو خانه در آب و گل ما
سر به فردوس نیاریم چون زلف تو فرود
تا به خاک سر کوی تو بود منزل ما
مشکل ما دهن تست که هست آن یا نیست
[...]
خار غم بیخ فرو برده در آب و گل ما
غنچه کم خاسته زین خار چو پر خون دل ما
بس که در راه تو ای کعبه جان گریانیم
بر سر آب چو کشتیست روان محمل ما
شب برد ناله ما خواب رفیقان سفر
[...]
غیر خوناب نیابند به جان و دل ما
گوییا عشق به خون کرد مخمر گل ما
از ره عشق گذشتن نشد ای پیر طریق
تا که شد کوی خرابات مغان منزل ما
مشکل ما همه باشد ز خمار ای ساقی
[...]
شده با نیک و بد آیینه دل خوش گل ما
خویش را بشکند آنکس که خورد بر دل ما
سرکشی بسکه به ما خسته دلان دشوار است
سبحه سان سر نزند دانه ما از گل ما
سخن از آتش رخسار کسی میگذرد
[...]
دارد آن لحظه فراغ از غم عالم دل ما
که سر کوی خرابات بود منزل ما
بوی حسرت شنود تا ابد ار بوید کس
هر گیاهی که پس از مرگ دمد از گل ما
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.