گنجور

 
صفی علیشاه

شود ظاهر بسالک در اوایل

یکی نوری و گردد زود آفل

مرا آنرا بارقه خوانند سلاک

که بر دل همچو برق آید ز افلاک

ز افلاکم غرض گردون روحست

که از وی قلب سالک را فتوح است

 
sunny dark_mode