گنجور

 
صائب

صبر مرا حواله به سیماب می کنی

دلداری سفینه به گرداب می کنی

ما همچو داغ لاله سیه روزگار و تو

سیر سمن فشانی مهتاب می کنی

بیدار می کنند به آواز بوسه ات

در دامن فرشته اگر خواب می کنی

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
صائب تبریزی

در پیری ارتکاب می ناب می کنی

این صبح را تصور مهتاب می کنی

مویت سفید گشت و همان از شراب تلخ

در شیر زندگانی خود آب می کنی

دل را برای جسم ز می می کنی خراب

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه