گنجور

 
صائب تبریزی

نرمی حصار عافیت جان روشن است

از موم پشت آینه بر کوه آهن است

قانع به دستبوس شدن زان جهان حسن

از بحر تشنه را به قلم آب خوردن است

 
sunny dark_mode