از لعل و گهر گرچه گرانسنگ شود آب
حیف است که آیینه نیرنگ شود آب
در دیده روشن گهران رنگ ندارد
هر چند ز گلزار به صد رنگ شود آب
تیغ تو شد از کشتن عشاق رگ لعل
در کان بدخشان می گلرنگ شود آب
چون در دل شیرین نکند کار، چه حاصل
کز ناله فرهاد دل سنگ شود آب
شد سلسله جنبان جنون سنگ ملامت
در سینه کهسار به آهنگ شود آب
از صحبت تن گوهر دل مهره گل شد
با سنگ چو آمیخته شد، سنگ شود آب
زینسان که کند آب، دل راهروان را
در بادیه عشق چرا تنگ شود آب
از جلوه مستانه آن سرو گل اندام
صائب چه عجب گر می گلرنگ شود آب؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.