چشم همیشه مستت خمار کرد ما را
زلف سبک عنانت سیار کرد ما را
در خواب عقل بودیم در زیر سایه گل
باد بهار عشقت بیدار کرد ما را
داروی دردمندی از ما مسیح می برد
بیمارداری دل بیمار کرد ما را
گل کرد راز پنهان در داغ غوطه خوردیم
این خارخار آخر گلزار کرد ما را
توفیق چون درآید عصیان دلیل راه است
رطل گران غفلت هشیار کرد ما را
چون گل ز ساده لوحی در خواب ناز بودیم
اشک وداع شبنم بیدار کرد ما را
روزی چنان که باید آماده است صائب
اندیشه فزونی سیار کرد ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.