گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

ننگِ کفرِ من به فریاد آورد ناقوس را

می‌کِشد ایمانِ من در خون، لبِ افسوس را

از هوایِ نفسِ ظلمانی است سِیر و دورِ خلق

دود می‌آرد به جنبش صورتِ فانوس را

عیبِ خود دیدن مرا ز اهلِ هنر ممتاز کرد

منفعت از پا زیاد از پر بود طاوس را

خوفِ ما ز اعمالِ ناشایستِ خود باشد که نیست

نامهٔ قتلی به جز مکتوبِ خود، جاسوس را

عالَمِ معقول صائب روی بنماید ترا

گر توانی ترک‌کردن عالمِ محسوس را

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode