گیرم چگونه زان بت طناز بوسه را؟
کز خود کند مضایقه از ناز بوسه را
بیجاده ای است بوسه ربا آن عقیق لب
کز جذبه می دهد پر پرواز بوسه را
جمعیت حواس بود رزق گوشه گیر
باشد ازان به کنج لب، انداز بوسه را
من چون کنم، که می کند آن لعل آبدار
چون ماهیان تشنه، دهن باز بوسه را
ترسم که گیرد آن لب یاقوت فام را
خونی که می کنی به دل از ناز بوسه را
سازد لب و دهان تو ای کبک خوش خرام
گیرنده تر ز چنگل شهباز بوسه را
زان لب که آب از نگه گرم می شود
پوشیده دار چون گهر راز بوسه را
دندان به دل چگونه فشارم، که می شود
لب بازکردنت پر پرواز بوسه را
بر لب چگونه مهر گذارم، که می کند
خاموشی دهان تو آواز بوسه را
دندان به دل فشار کزان لعل آتشین
روزی بریده می شود از گاز بوسه را
از کف عنان صبر چو سیماب برده اند
خوبان ز روی آینه پرداز بوسه را
دست نگاربسته سیمین بران کند
در عیدگاه وصل، سبکتاز بوسه را
امید پای بوس ندارم، مگر کنم
از آستانه تو سرافراز بوسه را
هر چند در گرفتن بوسم گرسنه چشم
آسان توان گرفت ز من باز بوسه را؟
چون کنج لب کجاست کز از بوسه زیب نیست؟
صائب من از کجا کنم آغاز بوسه را؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.