اگر چه با گل دمساز می شود شبنم
چو صبح شد به فلک بار می شود شبنم
درین حدیقه زنگار گون نمی ماند
به وصل مهر سرافراز می شود شبنم
اگر ز دامن گل تکیه گاه سازندش
چو بوی گل به هوا باز می شود شبنم
درون دیده خورشید جای خود دیده است
که زود خانه برانداز می شود شبنم
صفای دل به کف آور کز این ره روشن
سبک به عالم آغاز می شود شبنم
ز جمع کردن دامن بود ز هر خس و خار
که بر فلک به یک انداز می شود شبنم
سحر به سیر چمن رو که چون هوا شد گرم
نهفته چون گهر راز می شود شبنم
ز پرده خیرگی عشق چون برون آید
به آفتاب نظرباز می شود شبنم
چه پابه دامن غفلت کشیده ای صائب
قرین مهر به پرواز می شود شبنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.