بوسه را کنج دهان یار دارد گوشه گیر
گوشه های دلنشین بسیاردارد گوشه گیر
سربه صحرا دادحشر آسودگان خاک را
همچنان ماراخیال یار داردگوشه گیر
نیست ازعزلت غرض زهاد را جز صید خلق
عنکبوتان را مگس در غار دارد گوشه گیر
سخت می گیرد فلک برمردم روشن گهر
لعل را خورشید درکهسارداردگوشه گیر
حسن عالمگیر او خورشید عالمتاب را
از حیا در رخنه دیوار دارد گوشه گیر
از تریهای فلک دل درحجابت غفلت است
در نیام این تیغ رازنگارداردگوشه گیر
می کنند از فتنه مردم گوشه گیری اختیار
فتنه راآن نرگس خونخوار دارد گوشه گیر
از گزند خال زیرزلف او ایمن مباش
زهررادرمهره اینجامارداردگوشه گیر
از ملامت اهل دل صائب به عزلت ساختند
غنچه را زخم زبان خار دارد گوشه گیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.