برد دستم رابیاض گردن جانان ز کار
دست را سازد بیاض خوش قلم بی اختیار
از بیاض گردن او در نظرها شد عزیز
بود اگر حکم بیاضی پیش از بی اعتبار
چون چراغ صبحدم خورشید می لرزد به جان
تا بیاض گردن سیمین او شد آشکار
عاشقان را از تماشای بهشت وجوی شیر
کرد مستغنی بیاض گردن آن گلعذار
نیست گر صبح قیامت گردنش،چون دیده ها
می پرد چون نامه در نظاره اش بی اختیار؟
آنچه با رخسار یوسف اخوان نکرد
می کند با گردن او عکس زلف تابدار
زلف مشکین کی حجاب گردن او می شود؟
پرده شب را فروغ صبح سازد تارومار
بی نیاز از شمع کافوری است صائب مرقدش
خون هر کس رابه گردن گیرد آن سیمین عذار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت گردن معشوق است. شاعر به توصیف زیباییهای جسمانی و خاصیت جذاب این گردن میپردازد و آن را با نمادهای طبیعی مانند صبح و خورشید مقایسه میکند. او بیان میکند که زیبایی گردن معشوق نه تنها چشمنواز است بلکه روح عاشقان را هم تحت تأثیر قرار میدهد و آنها را از تماشای بهشت بینیاز میکند. شاعر همچنین اشاره میکند که هیچ زیبایی دیگری نمیتواند با این گردن رقابت کند و آن را با زیباییهای مشهور دیگر مقایسه میکند. در نهایت، زیبایی و جذابیت گردن معشوق به اندازهای است که حتی نور و روشنی صبح را تحت تاثیر قرار میدهد و نشاندهنده عشق و علاقه عمیق عاشق نسبت به معشوق است.
هوش مصنوعی: وقتی دستم به سمت گردن محبوب میرود، میدانم که تنها اثر دست خود را به جای میگذارم و بدون اراده، زیبایی را خلق میکنم.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که گردن او به خاطر سفیدی و زیباییاش در چشمها بسیار ارجمند و ارزشمند شده است. اگرچه این زیبایی و ارجمندی ممکن است در نظر دیگران به صرف زیبایی بیاهمیت به نظر برسد، اما اهمیت و محبوبیت آن به خاطر جلوهاش بسیار بالا است.
هوش مصنوعی: وقتی که صبح نزدیک میشود، نور چراغی که در دست داریم، به خاطر تابش خورشید میلرزد و باعث میشود که زیبایی و درخشش گردن نقرهای او به خوبی نمایان شود.
هوش مصنوعی: عاشقان به قدری شیفته و مست عشق معشوق خود شدهاند که دیگر برایشان تماشای بهشت یا نوشیدن شیر هم اهمیت ندارد؛ زیرا زیبایی و جذابیت معشوقشان به قدری فریبنده است که همه چیز را فراموش کردهاند.
هوش مصنوعی: اگر در روز قیامت گردن او نباشد، وقتی چشمها به او مینگرند، مانند نامهای که به تماشا میآید، ناخواسته خواهند پرواز کرد.
هوش مصنوعی: آنچه که یوسف با زیباییاش و چهرهاش انجام نداد، حالا با گردن او و با تصویر زلف زیبا و تابدارش انجام میشود.
هوش مصنوعی: زلف مشکی که او دارد، به هیچ وجه نمیتواند حجاب گردن او باشد. صبح هنگام با روشناییاش، تاریکی شب را نابود میکند.
هوش مصنوعی: مرقد صائب نیازی به شمع ندارد، زیرا بوی کافور از آن منتشر میشود. هر کس که خونش به گردن او باشد، آن زیبایی چهره را در نظر داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار
لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار
خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت
روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار
چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت
[...]
هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار
تیغشان باشد چو آتش روز و شب بد خواه سوز
اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار
از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج
[...]
ای خداوندان مال العتبار الاعتبار
ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار
پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق
پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار
توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش
[...]
بار دیگر بر ستاک گلبن بی برگ و بار
افسر زرین بر آرد ابر مروارید بار
گاه مینا زینت آرد زو نگار بوستان
گاه مرجان زیور آرد زو عروس مرغزار
غنچه سازد باغ را پر گلبن از مینا و زر
[...]
ابر آذاری برآمد از کران کوهسار
باد فروردین بجنبید از میان مرغزار
این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار
وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار
خاک پنداری به ماه و مشتری آبستنست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.