ز خط سبز شد فیروزه ای لعل نگار ما
جواهر سرمه ای می خواست چشم اشکبار ما
اگر چه بی صفا گردد ز گرد آیینه روشن
یکی صد شد ز گرد خط، صدای گلعذار ما
خط آزادی اغیار شد گر خط شبرنگش
شب قدری است بهر دیده شب زنده دار ما
نگه دارد خدا از چشم بد آن روی نو خط را!
که دام عنبرین سامان دهد بهر شکار ما
درین فرصت که خط پیچید دست زلف ظالم را
مشو غافل ز احوال دل امیدوار ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.