ز چهره تو نگه داغدار برگردد
نسیم، سوخته زین لاله زار برگردد
کجا به دست من افتد، که پنجه خورشید
ز طرف دامن او رعشه دار برگردد
مدار بوسه ازان روی شرمناک طمع
که خضر تشنه ازین چشمه سار برگردد
ز مار مهره به افسون جدا نمی گردد
چگونه دل ز سر زلف یار برگردد؟
شود ز بی اثری تازه داغ ناله من
چو ناامید کسی از شکار برگردد
نشاط رفته ز دوران مجوی، هیهات است
که سیل باز به این کوهسار برگردد
ز برگ عیش تمنا مکن ثبات و قرار
که یک نفس ورق نوبهار برگردد
رهین منت دونان نمی توان گردید
خوشا کسی که ازو روزگار برگردد
کلاه گوشه قدرش به خاک راه افتد
عزیزی از در هرکس که خوار برگردد
نمی شود ز مگس خیرگی به راندن دور
ز منع، سفله کجا شرمسار برگردد؟
ز عمر خضر زمانی درازتر باید
که آب رفته به این جویبار برگردد
فرود رود به زمین هرکه از ره باطل
به روشنایی شمع مزار برگردد
مریز رنگ اقامت درین تماشاگاه
که گل پیاده درآید، سوار برگردد
ز بیوفایی آن شوخ چشم نزدیک است
که صائب از سر عهد و قرار برگردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تندی و شدت احساسات عاشقانه و ناامیدی میپردازد. شاعر در آن از دلتنگی و فقدان محبوب صحبت میکند و با نمادها و تصاویر زیبا، گوشزد میکند که چگونه نمیتوان به گذشته و لحظات شیرین بازگشت. او به ناکامی در رسیدن به عشق و احساساتی چون آرزو، حسرت و بیوفایی اشاره میکند. در نهایت، شعر به واقعیتهای تلخ زندگی و ناپایداری آن پرداخته و به ما یادآوری میکند که هیچ چیز در این دنیا دائمی نیست و لحظات شاد و خوشی همواره به زودی به یادگار میمانند.
هوش مصنوعی: باد ملایم که از چهره تو میگذرد، دلشکسته و غمگین میشود و از زیباییهای این گلزار، سوزش را حس میکند و به سمت دیگری برمیگردد.
هوش مصنوعی: اگر بتوانم به جایی برسم که انگار نور خورشید از دامن او بازتاب میشود و در اثر آن من تحت تأثیر قرار بگیرم، چه لحظهای شگفتانگیز خواهد بود.
هوش مصنوعی: به خاطر طمعی که از بوسهی آن چهرهی شرمنده پیدا میشود، گل سرخ هم به این چشمهی زلال و زیبا برمیگردد.
هوش مصنوعی: چگونه دل میتواند از زیبایی و جذابیت محبوبش فاصله بگیرد، همانطور که مهره مار از افسون و جادو جدا نمیشود؟
هوش مصنوعی: داغ دل من به خاطر بیتأثیریام تازه میشود، مانند ناامیدی کسی که از شکار برگشته و هیچ چیزی نداشته است.
هوش مصنوعی: دیگر از خوشیها و سرور گذشته در این دوره جستجو نکن، چرا که مانند سیل، امکان ندارد که آن خنده و شوق دوباره به این کوهسار برگردد.
هوش مصنوعی: از لذتهای زندگی انتظار نداشته باش که همیشگی و ثابت بمانند، چون ممکن است هر لحظه تغییر کنند و مثل یک ورق در بهار، برگردند و تمام شوند.
هوش مصنوعی: کسی که به دلیل برخورد با افراد کمارزش و نادان گرفتار شود، نمیتواند به خوبی زندگی کند. اما خوشا به حال کسی که از این افراد فاصله بگیرد و روزگارش تغییر کند.
هوش مصنوعی: اگر کسی از بزرگی و مقام خود کاسته شود و در جایی خاکی و بیارزش سقوط کند، باید بداند که خود را در نظر دیگران خوار کرده است.
هوش مصنوعی: نمیتوان از مگس توقع داشت که آنقدر با فهم و شعور باشد که دور از منع و نهی رفتار کند؛ انسان پست و بیمقدار هم هرگز شرمنده و خجالتزده نمیشود و همینطور به رفتار خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: باید زمانی طولانیتر از عمر حضرت خضر باشد تا آبها دوباره به این جویبار برگردند.
هوش مصنوعی: هر کس که از راه نادرست به نور و روشنایی نزدیک شود، در نهایت به زمین سقوط خواهد کرد.
هوش مصنوعی: به هیچ وجه در این مکان که گلها به نمایش گذاشته میشوند، برای ماندن و مستقر شدن هوس نکن؛ زیرا ممکن است گلها در حال پیاده شدن به اینجا آمده باشند، اما در نهایت با شکوه و زیبایی ترک خواهند کرد.
هوش مصنوعی: به خاطر بی وفایی آن معشوق زیبا، به نظر میرسد که صائب از عهد و پیمان خود بازخواهد گشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کس این کند که ز یار و دیار برگردد
کند هرآینه چون روزگار برگردد
تنکدلی که نیارد کشید زحمت گل
ملامتش نکنند ار ز خار برگردد
به جنگ خصم کسی کز حیل فروماند
[...]
چه چاره سازم اگر آن نگار برگردد
نهان شود ز من و آشکار برگردد
حجاب کردم با خود ز بیمِ طعنه و لیک
به طعنه کی دلم از غم گسار برگردد
از آن حجاب نمایم چو یار مستورست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.