دامن دولت دنیا نتوان سخت گرفت
سایه بال هما را به قفس نتوان کرد
اینقدر کز تو دلی چند بود شاد، بس است
زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد
شرر کذب به یک چشم زدن می میرد
تکیه بر دوستی اهل هوس نتوان کرد
نعمتی نیست که چشمی نبود در پی آن
ترک وصل شکر از بهر مگس نتوان کرد
صائب از طول امل دست هوس کوته دار
که در این دام به جز صید مگس نتوان کرد
بیش ازین پیروی حرص و هوس نتوان کرد
همعنانی به سگ هرزه مرس نتوان کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.