گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

دل ز پهلوی جنون داد فراغت می دهد

عالمی را مایه از سنگ ملامت می دهد

گر نهالی را دهم از چشمه آیینه آب

از سیه بختی همان بار کدورت می دهد

غنچه شو گر از هجوم عشقبازان درهمی

خنده گل بلبلان را بال جرأت می دهد

حسن می خواهی نگاه گرم را معزول کن

باغبان اهل، گلشن را به غارت می دهد

صائب از دست تهی تا کی شکایت می کنی؟

تنگدستی را فلک در خورد همت می دهد

 
sunny dark_mode