گنجور

 
صائب تبریزی

کار ما از ساغر پرمی به سامان می شود

مجلس ما از گل ابری گلستان می شود

ناخن الماس ازکارم سری بیرون نبرد

مشکل من کی به سعی سوزن آسان می شود؟

یوسف این زخمی که داری از عزیزان وطن

مرهمش خاکستر شام غریبان می شود

جای هر نیشی که از دست تو دارم بر جگر

گر به هم دوزند صد زخم نمایان می شود

بر سر خاک شهیدان شمع آهی برده ایم

خون ما با دامنی دست و گریبان می شود

صائب از تنگ دهان یار پیش دل مگو

طفل ما بدخوست بهر هیچ گریان می شود!

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode