گفتار تو شهدی است که جانها مگس اوست
رفتار تو سیلی است که دل خار و خس اوست
هر ناله که از دل ز سر صدق برآید
صبحی است که تسخیر جهان در نفس اوست
نخلی که برآرنده خود را نشناسد
سر پیش فکندن ثمر پیشرس اوست
هر چند که از محمل لیلی اثری نیست
صد بادیه پر شور ز بانگ جرس اوست
با هر که کسی نیست به جز بیکسی او را
صائب به ادب باش که بی گفت، کس اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.