ریخت چون دندان، شود افزون غمِ نان خلق را
سدِ راهِ شکوه روزی است دندان خلق را
در جوانی گرچه فارغ از غمِ نان نیستند
گردد از قدِ دوتا این غم دو چندان خلق را
آنچنان کز آبِ تلخ افزون شود لبتشنگی
دستگاهِ حرص افزاید ز سامان خلق را
میرسد در خانهٔ دربسته روزی چون اجل
حرص دارد اینچنین خاطرپریشان خلق را
قسمتِ حق سدِّ راهِ شکوهٔ مردم نشد
چوُن کند راضی کسی از خود به احسان خلق را؟
میربایند از دهانِ مور صائب دانه را
گر بود زیر نگین مُلکِ سلیمان خلق را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.