چه دولت بود یارب اصفهان را در کنار آمد
که از خاور زمین صاحبقران کامکار آمد
به آیینی که در برج شرف خورشید باز آید
به دارالملک خود آن پادشاه تاجدار آمد
چه اقبال است کز فضل خدا روداد ایران را
که منصور از جهاد اکبر آن عالم مدار آمد
ز ظلمات سواد هند، از اقبال روزافزون
به صد شادابی خضر آن سکندر اقتدار آمد
گواهی می دهد سرسبزی بخت برومندش
که در ظلمت ز آب زندگانی کامکار آمد
ز گرد موکبش شد چشم ها روشن که از مشرق
به نور آفتاب آن سایه پروردگار آمد
هلالش آفتاب و آفتابش عالم آرا شد
چه گویا با چه سامان زین سفر آن شهریار آمد
شب قدر و صباح عید شد روز و شب عالم
ز رخسارش که زیب و زینت لیل و نهار آمد
تعجب نیست جای سبزه گر خضر از زمین روید
ازین آبی که عالم را ز نو بر روی کار آمد
ز دوری بود چون سیماب لرزان مرکز دولت
به جا از لنگر تمکین آن کوه وقار آمد
زبان شکر می روید به جای سبزه از خاکش
که خندان همچو صبح آن کام بخش روزگار آمد
به شکر مقدمش در سجده آمد زنده رود از پل
ز چشمش اشک شادی همچو سیل نوبهار آمد
صدف ها را لب از جوش طرب چون پسته خندان شد
که آن ابر بهاران با کف گوهرنثار آمد
نظرها خیره می گردید از خورشید رخسارش
غبار موکب او از ترحم پرده دار آمد
چنان کز خیبر آمد شاه مردان خرم و خندان
به دولت شاه عباس آنچنان از قندهار آمد
به خاک راه یکسان کرد چندین حصن خیبر را
ز خونریز سیاهان سرخ رو چون ذوالفقار آمد
به آب تیغ شست از دامن دولت سیاهی را
بحمدالله که این آیینه بیرون از غبار آمد
حصاری را که دیوار از مکر مالک بود چون خاتم
به دست ملک گیر آن سلیمان اقتدار آمد
به آغوشی که از شمشیر کج واکرد اقبالش
به شیرینی عروس ملک هندش در کنار آمد
ز مشرق کرد چون خورشید آغاز جهانگیری
ز دارالملک بیرون چون به عزم کارزار آمد
نمود از قندهار اول دهان تیغ را شیرین
چو عالمگیری او را زمان گیرودار آمد
به فیل کوه پیکر امتحان تیغ کرد اول
فسان تیغ عالمگیر او زین کوهسار آمد
کدامین صید خواهد جست دیگر از سر تیرش؟
که فیل مست آن هشیار را اول شکار آمد
ز خون هندیان پنجاب شد چون پنجه مرجان
به ملک هند تا شمشیر او در کارزار آمد
زهی اقبال روزافزون که از یک عزم شاهانه
چهل حصن حصین در قبضه آن شهریار آمد
چه سرها گشت بی تن تا حسام او تناور شد
چه تنها گشت بی سر تا سنان او به بار آمد
یکی شد داور هندوستان با چار فرزندش
به این سر پنجه با او در مقام گیرودار آمد
چنان افشرد با سرپنجه اقبال دستش را
که خاک از برگریز ناخنش در زینهار آمد
زهی دولت، زهی شوکت، زهی اقبال روزافزون
که عاجز در مصافش پنج صاحب اقتدار آمد
چنین سرپنجه ها بسیار خواهد تافت اقبالش
خدیوی را که بازوی ولایت دستیار آمد
مروت بین که فرمود از تعاقب منع لشکر را
چو از میل طبیعی خصم را وقت فرار آمد
پی اثبات اقبالش که مستغنی است از شاهد
دو شاه عادل از توران به کسب اعتبار آمد
یکی شد سرفراز از دولت عقبی ز اقبالش
ز امدادش یکی را ملک دنیا در کنار آمد
اگر این است روزافزونی اقبال، دولت را
به خاک درگهش خواهند شاهان بی شمار آمد
چو از خاورزمین با نصرت و اقبال و فیروزی
به دارالملک خود آن پادشاه نامدار آمد
پی تاریخ تشریف همایون زد رقم صائب
«با صفاهان لوای شاه دین از قندهار آمد»
مخلد باد یارب سایه او بر سر عالم
که ذات بی مثالش رحمت پروردگار آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف ورود شاه عباس به اصفهان و پیروزیهای او در جنگها و فتحهایش میپردازد. شاعری با افتخار از اقبال و خوشبختی ایران به واسطه این پادشاه سخن میگوید و ویژگیهای او را ستایش میکند. ورود شاه عباس به دارالملک اصفهان، برکت و سرسبزی را به همراه دارد و کشور را از ظلمت نجات میدهد. پیروزیهای او در نبردها و شکست دادن دشمنان، به شکوه دولت او میافزاید. شاعر در نهایت دعا میکند که سایه شاه عباس بر سر ایران ماندگار باشد و عشق و بندگی به او را ابراز میکند.
هوش مصنوعی: چه خوشبختی است برای اصفهان که در کنارش کسی از شرق زمین به عنوان حاکم کارآمد و توانمند ظهور کرده است.
هوش مصنوعی: در روزی که خورشید در بهترین جایگاه خود قرار میگیرد، پادشاهی با تاج و مقام، به کاخ سلطنتی خود وارد میشود.
هوش مصنوعی: چه اتفاق خوشی است که به لطف خداوند، ایران به چنین حماسهای دست یافت که منصور از جهاد بزرگ خود برآمد و جهانیان را تحت تأثیر قرار داد.
هوش مصنوعی: از تاریکیهای سرزمین هند، روز به روز خوشبختی و سرسبزی خضر به دست سکندر قدرتمند بیشتر و بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: این بیت نشان میدهد که خوشبختی و موفقیت این فرد، مانند سرسبزی و شادابی طبیعت، به وضوح مشهود است. زندگی او در دشواریها و مصائب، با استفاده از آب حیات و دانش، به خوبی پیش رفته و او توانسته از شرایط سخت عبور کند.
هوش مصنوعی: از نور چهرهی او چشمها روشن شد، چونکه از سمت مشرق، نور آفتاب و آن سایهی پروردگار ظاهر گشت.
هوش مصنوعی: هلال او مانند خورشید است و خورشید او جهان را زیبا کرده است. چه خوش بیان و چه با تدبیر، که از این سفر آن پادشاه به ما رسید.
هوش مصنوعی: شبی که ارزش و قدرش بالاست، به صبح عید تبدیل شده است. در این روز و شب، زیبایی و جلال عالم از چهرهاش نمایان است و زیبایی و زینت شب و روز را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: تعجبی نیست که سبزه در این زمین رویش کند، چون آبی که دنیا را دوباره سر و سامان میدهد، در اینجا وجود دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر دوری، حالتی مشابه با سیماب لرزان پیدا کردهام. مرکز قدرت و ثروت در اینجا، به مانند کوهی با وقار است که به دلیل وجود لنگر، ثبات و استقامت دارد.
هوش مصنوعی: زبان همچون گلهای زیبای سبزه از دلِ خاک سر برآورده و شیرین و خوشمزه است، و چون صبحی شاداب، برای زندگی شادی و لذت به ارمغان آورده است.
هوش مصنوعی: زنده رود به خاطر حضور او به سجده افتاد و از پل، اشکهای شادیاش مانند سیل بهاری جاری شد.
هوش مصنوعی: صدفها به سبب شادی و سرور مانند پستهای که باز شده و خندان است، لبهایشان را باز کردند؛ زیرا ابر بهاری با بارانی از جواهرات (قطرههای باران) به زمین آمده است.
هوش مصنوعی: نگاهها مجذوب چهرهی او شده بودند، زیرا زیباییاش مانند تابش خورشید بود و غبار محبتی که در اطرافش وجود داشت، باعث شد تا پردهدار به او ترحم کند.
هوش مصنوعی: چنانکه مردان قوی و شجاع از خیبر آمده بودند، شاه عباس نیز با شادی و خوشحالی از قندهار به شهر وارد شد.
هوش مصنوعی: در اینجا به توضیحی اشاره میشود که در یک نبرد، ضربات و حملات بسیار قوی و موثری باعث نابودی چندین دژ محکم در خیبر شده است. این پیروزی به وسیله شخصیتی قهرمانانه و شجاع به دست آمده که به مانند سلاحی قدرتمند و افسانهای عمل کرده است.
هوش مصنوعی: بخش سیاه و کثیفی که بر دامن موفقیت نشسته بود، با آب تیغ و پاکی از بین رفت. خوشبختانه این آینه اکنون از غبار و آلودگی پاک شده است.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که دیواری که به خاطر حیلههای صاحبش درست شده بود، به مانند انگشتری در دست سلطانی قدرتمند قرار گرفت. به عبارت دیگر، دیوار و حصار، به وسیله مهارت و قدرت کسی که از آن استفاده میکند، به امری مهم و با ارزش تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: در آغوشی که با تیزی شمشیر شکسته شده، اقبالش به شیرینی عروس پادشاه هند نزدیک شد.
هوش مصنوعی: از سمت مشرق، مانند خورشید که آغازگر هستی است، شهری را ترک کرد و با هدف آماده شدن برای میدان جنگ به حرکت درآمد.
هوش مصنوعی: از قندهار، تیغ از ابتدا ظاهر میشود و به شیرینی صحبت میکند، مانند زمانی که عالمگیر در میدان جنگ ظاهر شد.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف یک صحنهی مهیب و پر از قدرت میپردازد. در اینجا از تصوری از یک فیل بزرگ و قوی که در کوهها حرکت میکند صحبت شده است. این فیل به سمتی حرکت میکند که نمادی از قدرت و سلطهگری است و در واقع به تصویر کشیدن تأثیرات بزرگ و جهانی اشاره دارد. این تصویر از کوه و فیل میتواند نمادی از تلاش و برتری در مواجهه با چالشها و موانع باشد.
هوش مصنوعی: کدام شکار تازهای خواهد توانست از تیر او فرار کند؟ زیرا این فیل مست ابتدا به شکار آن هشیار میپردازد.
هوش مصنوعی: به دلیل خونریزی و تلاشهای بیوقفهای که در پنجاب هند اتفاق افتاد، مانند پنجۀ مرجان، سرزمین هند دگرگون شد تا اینکه شمشیر او به میدان نبرد وارد شد.
هوش مصنوعی: خوشا به حال آن روزی که با ارادهای قوی، یک پادشاه توانسته است چهل دژ مستحکم را به تصرف درآورد.
هوش مصنوعی: بسیاری از انسانها از بین رفتهاند تا شمشیر او قوی و بزرگ شود، و او نیز به شدت تنها شده است در حالی که شمشیرش به اوج خود رسیده است.
هوش مصنوعی: داور هندوستان به همراه چهار فرزندش در این شرایط بحرانی و درگیر با مشکلات، در جایگاه تصمیمگیری و قضاوت قرار گرفت.
هوش مصنوعی: دست او را چنان فشرد که خاک از زیر ناخنش به حالت ناامیدی جدا شد و روی زمین افتاد.
هوش مصنوعی: چه خوشبختی، چه افتخاری و چه روزگاری که حتی پنج نفر قدرتمند نمیتوانند در برابر او مقاومت کنند!
هوش مصنوعی: افرادی که مهارتهای زیادی دارند، به زودی موفق خواهند شد و به کسی کمک میکنند که در مقام رهبری و سرپرستی قرار دارد.
هوش مصنوعی: شجاعت و جوانمردی را در نظر بگیر که وقتی دشمن در حال فرار است، باید از برخورد و حمله به او خودداری کرد، حتی اگر لشکر ما بتواند به او ضربه بزند.
هوش مصنوعی: پس از این که او به فضل و موفقیتش پی برد، دیگر نیازی به گواهی دو پادشاه عادل از سرزمین توران نداشت و به دنبال کسب اعتبار و نامآوری رفت.
هوش مصنوعی: یک نفر به خاطر حمایت و بخت خوبش از نعمتهای دنیا بهرهمند شد و به مقام و جایگاهی دست یافت که دنیای او به او نزدیک شد.
هوش مصنوعی: اگر این وضع ادامه پیدا کند، روز به روز شانس و موفقیت افراد بیشتر خواهد شد و شاهان زیادی به این کاخ خواهند آمد و در آنجا به قدرت خواهند رسید.
هوش مصنوعی: هنگامی که آن پادشاه مشهور از سرزمین شرق با شایستگی، موفقیت و پیروزی به پایتخت خود بازگشت.
هوش مصنوعی: بر اساس تاریخ، پیامی از شاه به تاریخنگار نوشته شده که در آن ذکر شده است «پرچم دین از قندهار به اصفهان آمده است.»
هوش مصنوعی: خدایا، کاش سایه او همیشه بر سر این جهان باشد، زیرا وجود بینظیرش نشانه رحمت پروردگار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بهار آمد بهار آمد بهار مشکبار آمد
نگار آمد نگار آمد نگار بردبار آمد
صبوح آمد صبوح آمد صبوح راح و روح آمد
خرامان ساقی مه رو به ایثار عقار آمد
صفا آمد صفا آمد که سنگ و ریگ روشن شد
[...]
نماند بر زمین هر کس به طینت خاکسار آمد
که عیسی از ره افتادگی گردون سوار آمد
سبکسر در فنای خویش بیش از خصم می کوشد
زبی مغزی به پای خود کدو بالای دار آمد
زگردش ماند پرگار فلک با آن سبکسیری
[...]
به دشت کربلا سلطان دین را چون گذار آمد
برای قتلش از هر سو سپاه بی شمار آمد
هزار و نهصد و پنجاه و یک زخمش به تن وارد
ز وارون گردشی های سپهر کجمدار آمد
رسید ازکوفه و شامش صف اندر صف ز پی اعدا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.