گنجور

 
رودکی

ملکا، جشن مهرگان آمد

جشن شاهان و خسروان آمد

خز به جای ملحم و خرگاه

بدل باغ و بوستان آمد

مورد به جای سوسن آمد باز

می به جای ارغوان آمد

تو جوانمرد و دولت تو جوان

می به بخت تو نوجوان آمد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
رودکی

گل دگر ره به گلستان آمد

وارهٔ باغ و بوستان آمد

وار آذر گذشت و شعلهٔ او

شعلهٔ لاله را زمان آمد

عبدالقادر گیلانی

وقت مستی بلبلان آمد

گوییا گل به بوستان آمد

بلبل آنجا خموش و حاضر باش

بشنو این سِر که در میان آمد

مجلسِ عاشقانِ مستِ خدا

[...]

نظامی

پای بیگانه در میان آمد

شورشی تازه در جهان آمد

عطار

کارم از عشق تو به جان آمد

دلم از درد در فغان آمد

تا می عشق تو چشید دلم

از بد و نیک بر کران آمد

از سر نام و ننگ و روی و ریا

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه