رضاقلی خان هدایت
»
تذکرهٔ ریاض العارفین
»
روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
»
بخش ۹۴ - ضیای کرمانی
آن جناب به شاه ضیاءالدین مشهور بوده. در زمان شاه خدابنده در اصفهان وزارت نموده. به صحبت اهل حال و تربیت ارباب کمال جد و جهد بلیغ داشته. در خصایل ستوده و فضایل محموده، لوای شهرت افراشته. امیری صاحب کمالات و فقیری جامع حالات بوده و بعضی از مدارج سلوک را طی نموده. در سنهٔ ۹۸۸ مقتول گردید و به جنت خرامید. از اوست:
رباعی
عشقی خواهم قرین رخسارهٔ زرد
یاری خواهم هلاک سازندهٔ مرد
با صد غم و درد تا کند آنم جفت
وز هستی خویش تا کند اینم فرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شخصی به نام شاه ضیاءالدین در زمان شاه خدابنده در اصفهان به وزارت مشغول بود. او به تربیت اهل کمال و فضایل خوب توجه داشت و در میان مردم شهرت داشت. او فقیری با کمالات و دارای تجربیات معنوی بود و برخی مراحل سلوک را نیز طی کرده بود. در سال ۹۸۸ هجری قمری کشته شد و به بهشت رفت.
در بخشی از رباعی او، عشق و غم و دردهایش را توصیف میکند و از آرزوی جفتی که بتواند او را در مشکلات یاری کند صحبت میکند.
هوش مصنوعی: این شخص به شاه ضیاءالدین معروف بوده و در زمان شاه خدابنده در اصفهان به وزارت پرداخته است. او به گفتگو با اهل حال و تربیت نیکوکاران اهتمام زیادی داشته و در زمینه صفات نیکو و فضایل مورد ستایش، شناخته شده است. او امیری با کمالات و عارفی با حالات مختلف بوده و برخی مراحل سلوک را پشت سر گذاشته است. در سال ۹۸۸ به قتل رسید و به بهشت شتافت. از او آثار قابل توجهی باقی مانده است.
هوش مصنوعی: میخواهم عشقی که همراه با چهرهٔ زرد محبوب باشد و خواستار هلاکت کسی هستم که باعث سعادت مردان میشود.
هوش مصنوعی: با وجود صد نگرانی و درد، تلاش میکنم همدمی پیدا کنم و از وجود خودم هم به دست آورم که من را به فردیت جدیدی برساند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.