گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
رضی‌الدین آرتیمانی

تا بسر شوری از آن زلف پریشان دارم

نه سر کفر و نه اندیشهٔ ایمان دارم

پرده بردار که تا بر همه روشن گردد

کز چه رو مذهب خورشید پرستان دارم

پیرم از رشک و شد آمیخته با جان غم یار

یوسف و گرگ به یک چاه به زندان دارم

با خیال رخت آسوده‌ام از محنت هجر

همره نوح، چه اندیشه ز طوفان دارم

ای رضی روزی کافر نشود امنی کو

این خجالت که من از گبر و مسلمان دارم

 
sunny dark_mode