دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
دیدی که من با این دل بی آرزو عاشق شدم
با آن همه آزادگی، بر زلف او عاشق شدم
ای وای اگر صیاد من
غافل شود از یاد من
قدرم نداند
فریاد اگر، از کوی خود
وز رشته گیسوی خود
بازم رهاند.
دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
در پیش بی دردان چرا؟ فریاد بی حاصل کنم
گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحب دل کنم
وای به دردی که درمان ندارد
فتادم به راهی که پایان ندارد
از گل شنیدم بوی او، مستانه رفتم سوی او
تا چون غبار کوی او، در کوی جان منزل کنم
وای، به دردی که درمان ندارد
فتادم به راهی که پایان ندارد
دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
دیدی که در گرداب غم، از فتنه گردون رهی
افتادم و سرگشته چون امواج دریا شد دلم
دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساسات عمیق و دردناک خود نسبت به عشق و سرنوشتش سخن میگوید. دل او به شدت به عشق ورزیده و در آرزو غرق شده است. او از سرگشتگی و رسوایی خود در عشق میگوید و بیان میکند که چگونه عاشق فردی شده که زلفهایش او را در بند کرده است. همچنین، او به دردی اشاره میکند که هیچ درمانی ندارد و در مسیری افتاده که پایانش مشخص نیست. در نهایت، اشعار پر از التماس و نالههای عاشقانه است، که نشاندهندهی ناامیدی و غم عمیق اوست.
هوش مصنوعی: دیدی که دل من چگونه در حسرت و آرزو غرق شد و رسوا شد؟
هوش مصنوعی: دیدی که چگونه با دلی بدون آرزو، عاشق شدم؟ حتی با وجود اینکه آزاد و رها بودم، همچنان به زلف او دل باختم.
هوش مصنوعی: اگر شکارچیام فراموشم کند، و از یاد نبرد، وای بر من!
هوش مصنوعی: هر کسی ارزش و مقام خود را نمیداند.
هوش مصنوعی: اگر صدایی از من بلند شود، از کوچه خودم و از روی گیسوان خودم خواهد بود.
هوش مصنوعی: او بار دیگر نجات میدهد.
هوش مصنوعی: دیدی که دل من چطور به شدت به عشق افتاده و آشکارا در آرزوها غرق شده است؟
هوش مصنوعی: چرا در حضور افرادی که درد و رنج را نمیفهمند، فریاد بیفایده بزنم؟ اگر شکایتی از دل دارم، بهتر است آن را با کسی که دلش را میشناسم، در میان بگذارم.
هوش مصنوعی: درمانی برای این درد نداشتهام و به راهی افتادهام که هیچ انتهایی ندارد.
هوش مصنوعی: از گل بوی محبوب را حس کردم و با حالتی سرمست و شاداب به سوی او حرکت کردم تا همچون غبار در کوی او جاویدان شوم و در جانم بساط حضورش را بر پا کنم.
هوش مصنوعی: به درد و رنجی دچار شدهام که هیچ دارویی برایش نیست و در مسیری قدم گذاشتهام که هیچ مقصدی برایش وجود ندارد.
هوش مصنوعی: آیا دیدی که دلم چقدر در آرزوها غرق شده و رسوا شده است؟
هوش مصنوعی: دیدی که در مشکلات و غمها، به خاطر موقعیتهای نامساعد گرفتار شدم و دلم مانند امواج دریا سرگردان و آشفته است؟
هوش مصنوعی: دیدی که دلم چطور در آرزوها غرق شد و رسوا گشت؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.