ای بی خبر از بی نوایان
بیا، بیا، بیا
بیگانه از درد آشنایان،
بیا، بیا، بیا
ای روی تو صبح امیدم،
بیا، بیا، بیا
دور از رخت صبحی، ندیدم
بیا، بیا، بیا
شمع وفا کو
نور صفا کو
راز نگاهت شوق گناهت و آن بوسه ها کو؟
ای روی تو صبح امیدم
بیا، بیا، بیا
دور از رخت صبحی ندیدم
بیا، بیا، بیا
ای آتشین لب بازآ که هر شب چون نی بنالم از بینوایی
ای نوبهارم دور از تو دارم چون لاله بر دل داغ جدایی
بازآ که با تو از در بازآید ای افسونگر بخت رمیده من آه
با آن که از کنارم، رفتی ولی نرفتی، از دیده من
شمع وفا کو؟
نور صفا کو؟
راز نگاهت شوق گناهت
و آن بوسه ها کو؟
ای روی تو صبح امیدم
بیا، بیا، بیا
دور از رخت صبحی ندیدم،
بیا، بیا، بیا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن دعوتی است به عشق و بازگشت محبوب. شاعر از محبوبش میخواهد که بیاید و روشنایی و امید را به زندگیاش بازگرداند. او از درد و جدایی میگوید و به یاد گذشته و لحظات شیرین با محبوبش میافتد. شاعر علاوه بر یادآوری عشق و صفا، از احساس تنهایی و بینوایی خود نیز سخن میگوید و از محبوب میطلبد که به زندگیاش برگردد تا دوباره روزهای خوب و روشن را تجربه کند.
هوش مصنوعی: ای کسی که از حال بینواها بیخبری، لطفاً بیا و دیدارت را بر من ارزانی کن.
هوش مصنوعی: ای کسی که از رنج و درد آشنایان غافل هستی، بیا و در میان ما حاضر شو.
هوش مصنوعی: ای چهرهات روشنایی بخش امید من است، بیا، بیا، بیا.
هوش مصنوعی: من صبحی را دور از چهرهی تو ندیدم، بیا، بیا، بیا.
هوش مصنوعی: کجا است روشنی وفا و صفا، همچون شمعی که در دل تاریکی میدرخشد؟
هوش مصنوعی: راز چشمهایت، اشتیاق خطایت و آن بوسهها کجاست؟ ای چهره تو، صبح امید من.
هوش مصنوعی: بیا، بیا، من هیچگاه صبحی را دور از چهرهات ندیدم.
هوش مصنوعی: بیایید، بیابید، بیایید.
هوش مصنوعی: ای آن که لبهای آتشین داری، بیا و باز کن! هر شب به مانند نی در تنهاییام مینالم و از فقر و بیپناهیام شکایت میکنم. ای بهار جوانی که دور از تو هستم، دلم همچون لالهای است که به خاطر جدایی از تو داغدار است.
هوش مصنوعی: ای افسونگر، بازگرد و با تو دروازهها به روی من باز میشود. آه، با وجود اینکه از کنارم رفتی، اما هنوز از ذهن و دل من دور نشدهای.
هوش مصنوعی: کجاست شمعی که وفاداری را روشن کند؟ کجاست نوری که صفا و پاکی را به ارمغان آورد؟
هوش مصنوعی: راز نگاه تو، اشتیاقی برای دوستداریت و آن بوسهها کجا رفتهاند؟
هوش مصنوعی: ای صورت زیبای تو، صبح امید من هستی، بیا، بیا، بیا.
هوش مصنوعی: من هیچ صبحی را دور از چهرهات ندیدم، پس بیا، بیا، بیا.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.