قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۵ - در مدح آقامحمد حسن پیشخدمت خاصه ی خاقان خلد آشیان: فرخی گرچه بدین وزن و قوافی گفته - شهر غزنین نههمانست که من دیدم پار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۲ - در ذکر وفات سلطان محمود و رثاء آن پادشاه گوید: شهر غزنی نه همانست که من دیدم پار - چه فتاده ست که امسال دگرگون شده کار
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۹ - در مدح شجاعلسلطنه حسنعلی میرزا: به خداییکه از مشیت اوست - رنج رنجور و شادی مسرور
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۴ - در مدح صاحب ناصرالملة والدین ابوالفتح طاهر: به خدایی که از مشیت اوست - رنج رنجور وشادی مسرور
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۹ - در مدح شجاعلسلطنه حسنعلی میرزا: که مرا از همه جهان جانیست - وان ز حرمان خدمتت رنجور
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۴ - در مدح صاحب ناصرالملة والدین ابوالفتح طاهر: که مرا در همه جهان جانیست - وان ز حرمان خدمتت رنجور
قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳: چه غم ز بیکلهی کآسمان کلاه منست - زمین بساط و در و دشت بارگاه منست
عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزلها » شمارهٔ ۳۵ - گدای عشق: برای خود کلهی دوخت زین نمد هرکس - چه غم ز بیکلهی کآسمان کلاه من است