گنجور

 
اوحدی

قدش به درخت سرو می‌ماند راست

زلفش به رسن، که پای بند دل ماست

دل میل گنه دارد از آن روز که دید

کو را رسن از زلف و درخت از بالاست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode