دوستی با دشمنان ما مکن
سود ایشان و زیان ما مکن
خون من خوردی، دلم را غم بخور
دل ببری،قصد جان ما مکن
چون میانت خون ما ریزد، کمر
گو: فضولی در میان ما مکن
از لب خود کان دشمن بر میار
زهر قاتل در دهان ما مکن
ای که میرانی به دشنامم ز در
جز به شمشیر امتحان ما مکن
گر نبیند چشم ما جز روی تو
گوش بر آه و فغان ما مکن
راز عشقت گر بگویم آشکار
داروی درد نهان ما مکن
گر نمیرد اوحدی پیشت روان
هیچ رحمت بر روان ما مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی نهی از دوستی با دشمنان و خطراتی است که این دوستی میتواند به همراه داشته باشد. شاعر از درد و غم ناشی از این روابط صحبت میکند و به دشمنان هشدار میدهد که ارتباط خود را با آنها قطع کنند. او میگوید که هرگونه نوازش یا اظهار محبت از سوی دشمن میتواند سمی مهلک باشد و خواهان این است که تنها از شمشیر امتحان و سختیهای زندگی بیخبر باشند. در نهایت، شاعر اشاره میکند که اگر عشق و رازهایش فاش شود، ممکن است درد روحی بیشتری به دنبال داشته باشد و از دشمنان میخواهد که نسبت به آنچه دوستش دارد بیرحم نباشند.
هوش مصنوعی: با دشمنان خود دوست نشوید، زیرا این کار به نفع آنها و به ضرر شماست.
هوش مصنوعی: تو از من بهرهبرداری کردی و به دلم غم وارد کردی، اما نگذار قصد جانم را داشته باشی.
هوش مصنوعی: اگر در میان ما خونی ریخته شود، تو دیگر در کار ما دخالت نکن!
هوش مصنوعی: از لب خود زهر دشمن را بیرون بیاور و در دهان ما نریز.
هوش مصنوعی: ای کسی که با دشنام دادن من را میکشی، از در خارج نشو جز با شمشیر آزمایش من.
هوش مصنوعی: اگر چشم ما جز چهره تو چیزی نبیند، پس گوش به آه و ناله ما نده.
هوش مصنوعی: اگر راز عشق تو را بگویم، ممکن است دردهای مخفی من فاش شود، پس بهتر است این موضوع را پنهان نگهدارم.
هوش مصنوعی: اگر اوحدی پیش تو نرود و ناپدید شود، هیچ لطفی به روح ما نکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.