من دلداده از آنروز که دیدار تو دیدم
در تو پیوستم و از هر چه مرا بود بریدم
بیخبر بودم و از دور کمان مهرهٔ مهرت
ناگهان بر دلم افتاد و چو مرغان بتپیدم
سر انگشت نگارین تو آسوده دلم را
آنچنان برد، که انگشت تحیر بگزیدم
منزوی بودم و با خود، که ز ناگاه خیالت
در ضمیر آمد و بیخود به سر کوچه دویدم
تا تویی، زارتر از حال دلم حال ندیدی
تا منم، صعبتر از درد تو دردی نکشیدم
گر به بازار برآیم ز ضعیفی چو نشانم
باز پرسی ز خلایق، همه گویند: ندیدم
اوحدی را نکند عیب ز دیوانه شدن کس
گر تو گویی که: من این بنده بدین عیب خریدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق عمیق و شدید خود به معشوق سخن میگوید. او از آن روزی که برای اولین بار معشوقش را دید، دلبستهاش شده و تمام پیوندهای قبلی خود را با دنیا قطع کرده است. او به شدت تحت تأثیر عشق قرار گرفته و این احساسات باعث شدهاند که او به حالت دیوانگی و بیخودی دچار شود. او از تنهایی و زار بودن خود میگوید و بیان میکند که حتی وقتی به جمع مردم میرود، هیچکس او را نمیشناسد و او به خاطر عشقش به معشوق در درد و رنج است. در نهایت، او بیان میکند که اگر چه ممکن است دیگران او را دیوانه بدانند، اما این عشق برای او ارزشمند و گرانبها است.
هوش مصنوعی: من از لحظهای که تو را دیدم عاشق شدم و به تو پیوستم و از همه چیزهایی که داشتم جدا شدم.
هوش مصنوعی: بیخبر بودم تا اینکه ناگهان عشق تو مانند یک تیر کمان بر دلم نشسته و من همچون پرندگان بیاختیار و هیجانزده به تپش درآمدم.
هوش مصنوعی: نگین زیبا و دلنشین تو به قدری قلب آرامم را تحت تأثیر قرار داد که ناخواسته انگشت به دهان ماندم از حیرت.
هوش مصنوعی: تنها نشسته بودم و در افکار خود غرق بودم که ناگهان یاد تو به ذهنم خطور کرد و بیاختیار به سمت کوچهای دویدم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو در زندگی هستی، هیچکس حال مرا به بدی حال خودش نچشیده است و تا زمانی که من هستم، هیچ دردی به سختی درد تو متحمل نشدهام.
هوش مصنوعی: اگر به بازار بروم و از کمحالی و ناتوانیام بگویم، وقتی که از دیگران دربارهام بپرسی، همه خواهند گفت: او را ندیدهام.
هوش مصنوعی: اگر کسی دیوانه شود، نباید اوحدی را به خاطر این وضعیت سرزنش کند؛ زیرا اگر بگویی که من این بنده را با این عیب خریدم، به طور غیرمستقیم به خودت و انتخابت اشاره میکنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل شد از دست و به راه طلبش آنچه دویدم
غیر ناکامی و رنج و غم و اندوه ندیدم
رشته ی مهر و وفا را چو گسست آن بت زیبا
نبود جای ملامت که دل از عمر بریدم
هر چه آن دوست بسوزاندم از آتش هجران
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.