من بادهٔ عشق نوش کردم
چون مست شدم خروش کردم
هر عربدهای که باده انگیخت
با زاهد خرقهپوش کردم
هر کس که زما و من سخن گفت
او را به دو می خموش کردم
چون هوش برفت از رقیبان
این بار حدیث هوش کردم
پندم مده، ای رفیق، بسیار
انگار که: پند گوش کردم
بگذار، که من نماز خود را
در خانهٔ می فروش کردم
بر آتش عشق اوحدی را
امروز تمام جوش کردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و مستی سخن میگوید و توصیف میکند که چگونه به خاطر عشق، به سرخوشی و خروش افتاده است. او بیان میکند که وقتی تحت تأثیر باده عشق قرار میگیرد، به زاهدان و اهل تقوا بیاعتنا میشود و تمام حرفهای دیگران را در سکوت فراموش میکند. همچنین از این میگوید که در حال حاضر توجهی به نصیحتهای دیگران ندارد و راز عشق را در میکده میجوید. شاعر در پایان تصویری از عشق را که با آتش و جوش همراه است، به زیبایی به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: من شراب عشق را نوشیدم و وقتی که مست شدم، شور و هیجانم را بروز دادم.
هوش مصنوعی: هر بار که نوشیدنی مرا به شور و هیجان آورد، با زاهدی که لباس ساده و پارسایی بر تن داشت، به گفتگو پرداختم.
هوش مصنوعی: هر کسی که درباره من و تو صحبت کند، او را به وسیله دو میخموش یعنی ساکت میکنم.
هوش مصنوعی: وقتی که رقیبانم از هوش و حواسشان خارج شدند، من به فکر هوشمندانهای افتادم.
هوش مصنوعی: دوست عزیز، به من نصیحت نکن و خیال نکن که من به حرفهای تو گوش میدهم.
هوش مصنوعی: اجازه بده که من عبادت و راز و نیازم را در کنار شراب و لذتهای دنیوی بگذرانم.
هوش مصنوعی: امروز تمام احساسات و شور و شوق عشق اوحدی را با شدت و حرارت در خود میپرورانم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.