چو دل در دیگری بستی نگاهش دار، من رفتم
چو رفتی در پی دشمن، مرا بگذار، من رفتم
پس از صد بار جانم را که سوزانیدهای از غم
چو با من در نمیسازی، مساز، اینبار من رفتم
کشیدم جور و میگفتم: ز وصلت برخورم روزی
چو از وصل تو دشمن بود برخوردار، من رفتم
ز پیش دوستان رفتن نباشد اختیار دل
بنالم، تا بداند خصم: کز ناچار من رفتم
چو دل پیش تو میماند گواهی چند برگیرم:
کزین پس با دل گمره ندارم کار، من رفتم
ترا چندین که با من بود یاری، بندگی کردم
چو دانستم که غیر از من گرفتی یار، من رفتم
بخواهم رفتن از جور تو من امسال و میدانم
که از شوخی چنان دانی که از پیرار من رفتم
مرا گفتی که: غمخوار تو خواهم شد بدلداری
نگارا، بعد ازینم گر تویی غمخوار، من رفتم
ندارد اوحدی با من سر رفتن ز کوی تو
تو او را یادگار من نگه میدار، من رفتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اثر بیان میکند که وقتی دلش را به کسی سپرده، باید او را در خاطر داشته باشد، اما اکنون میخواهد از آن رابطه برود. او از درد و رنجی که از غم جدایی متحمل شده، سخن میگوید و میگوید که اگر طرف مقابل با او نمیسازد، باید برود. شاعر به دشواریهایی که در عشق متحمل شده اشاره میکند و میگوید که وقتی دلش را به کسی سپرده، نمیتواند از دوستانش فاصله بگیرد. او در نهایت به این نتیجه میرسد که از محبت و وفاداریاش چیزی عایدش نشده و به ناچار باید از این رابطه خداحافظی کند. در آخر، شاعر بیانگر نارضایتی و درد جدایی است و بر احساساتش تاکید میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که دل خود را به عشق کسی سپردی، به او توجه کن. من که رفتن را انتخاب کردهام، وقتی تو هم تصمیم به رفتن از من میگیری، رهایم کن و برو.
هوش مصنوعی: پس از اینکه بارها جانم را به خاطر اندوهی که به من میدهی، سوزاندهای، اگر قرار نیست با من مدارا کنی، دیگر ارتباط نداشته باش؛ این بار من دیگر نمیمانم و میروم.
هوش مصنوعی: من سختیها را تحمل کردم و در دل میگفتم روزی از وصال تو بهرهمند خواهم شد، اما وقتی دوستم از وصال تو بیبهره بود، من از آنجا رفتم.
هوش مصنوعی: بیاختیار از پیش دوستان میروم و دلم را به درد میآورم تا دشمن بداند که به اجبار از آنجا رفتهام.
هوش مصنوعی: وقتی دل من نزد تو باقی میماند، دیگر چه گواهی میتوانم بیاورم؟ از این پس با دل سرگشتهام کاری ندارم، من رفتهام.
هوش مصنوعی: من به خاطر دوستیام با تو، مدتها خدمتگذاری کردم، اما وقتی متوجه شدم که غیر از من کسی را به عنوان دوست انتخاب کردهای، از تو فاصله گرفتم.
هوش مصنوعی: من میخواهم امسال از ظلم تو دور شوم و خوب میدانم که با شوخی و ناز خود چقدر به من نزدیک بودی، همانطور که از پیرار من دور شدم.
هوش مصنوعی: تو به من گفتی که برای دلداریت از من مراقبت خواهی کرد، اما حالا که تو به این کار ادامه میدهی، من دیگر اینجا نیستم.
هوش مصنوعی: اوحدی از من پیوندی ندارد و نمیتواند از کوی تو برود، اما او را به عنوان یادگاری از من حفظ کن، زیرا من دیگر رفتهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.