جرعه مده، که وقت شد اشتر من که عف کند
نقل منه، که او دگر کم سخن علف کند
اشتر من به ناخوشی سر ننهد گرش کشی
ای که مهار میکشی، عفو کنش چو عف کند
شور سرست و خیره سر، خار گرست و شیره خور
محو شوند شور و شر، آتش او چو تف کند
گر به گزش در افگنی، سنگ و گزت بهم زند
ور به رزش در آوری، غوره و رز تلف کند
کار دلم ز دست شد، میخور و میپرست شد
ناخردی که مست شد، کی خردش خلف کند؟
بر شترست رخت من، ای دل نیک بخت من
ایست مکن، چو قافله روی در آنطرف کند
آن عربی سوار ما، گر طلبد شکار ما
تن بر تیر و شست او دیده و جان هدف کند
تا ز پی این پیادگان، باز جهند و مادگان
بانگ زن آن دلیل را، تا صفت نجف کند
آن صنم قریش کو؟ مایهٔ کام و عیش کو؟
تا من خوف دیده را،دعوت « لاتخف» کند
بر عرفات حضرتش، من چو وقوف یافتم
کیست که در حضور من دعوی« من عرف» کند؟
مطرب اوحدی، بخوان این غزل از زبان او
تا دل و جان خویش را بر سر نای و دف کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات شاعر نسبت به زندگی و عشق میپردازد. شاعر از مشکلات و چالشهای عاطفی خود سخن میگوید و به معشوق خود توجه میکند. او به ضعفها و ناتوانیهای خود اعتراف میکند و از احساساتش در برابر عشق و زندگی مینویسد. همچنین، او به تلاش برای فرار از ناامیدی و پیدا کردن آرامش میپردازد. با استفاده از نمادهایی مانند شتر و سفر، شاعر به جستجوی خوشبختی و معنا در زندگی میپردازد و در نهایت از خواندن غزلی برای تسکین دل خود میگوید. وجود عشق و زیبایی داستانی در این شعر به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: مشروب نده، چون زمان آن رسیده که شترم علف بخواهد و دیگر نمیتواند کمتر از این سخن بگوید.
هوش مصنوعی: زمانی که من برای انجام کاری تلاش میکنم، هرچند که با سختی مواجه شوم، نباید خودم را تسلیم کنم. اگر کسی میخواهد به من کمک کند، بهتر است با مروت و گذشت رفتار کند، چرا که در نهایت همه ما دچار اشتباهات شده و نیاز به بخشش داریم.
هوش مصنوعی: شور و شوق و هیجان بالاتر از حد معمول است و به نظر میرسد که افرادی که در این حال و هوا قرار دارند، مانند دیوانگان رفتار میکنند. در این میان، درختان خارشیر و شیرینی زندگی را تجربه میکنند، اما در نهایت، هیجان و شور و اشتیاقی که دارند، از بین میرود و هر چیزی که مولد این آتش باشد، به زودی خاموش خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر به زخم زبانی بزند، درد و مشکلاتی به همراه خواهد داشت و اگر به خوبی و زیبایی بپردازد، تنش و آسیبهایی نیز به وجود خواهد آمد.
هوش مصنوعی: دل من از دست رفت و به حالتی رسیدهام که فقط شراب مینوشم و به خدا عبادت میکنم. کسی که در مستی فرو رفته، دیگر به خرد و عقلش چه ارزش و اعتباری میدهد؟
هوش مصنوعی: بار من بر دوش شتر است، ای دل خوشبخت من، لحظهای نایست، چون قافله به سمت آن طرف حرکت میکند.
هوش مصنوعی: آن عرب سوار بر روی ما، اگر بخواهد شکار کند، تن ما بر تیر او می افتد و چشم و جان ما هدف تیر او قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: تا اینکه این پیادهنظامها دوباره حرکت کنند و مادران هم صدای آن نشانه را بلند کنند، تا توصیف نجف را بکنند.
هوش مصنوعی: آن معشوق قریش کجاست؟ که مایهٔ شادی و خوشی من باشد؟ تا زمانی که ترس و وحشت به سراغم میآید، او مرا به آرامش دعوت کند و بگوید نترس.
هوش مصنوعی: زمانی که در عرفات، در حضور آن حضرت قرار گرفتم و به حقیقت رسیدم، چه کسی جرأت دارد در برابر من ادعای معرفت کند؟
هوش مصنوعی: بخوان این غزل را به گونهای که روح و جان خودت را با نای و دف همصدا کنی و احساسات عمیق خود را به نمایش بگذاری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.