تا دلم بر رخ چون ماه تمامت باشد
ناله و زاری من بر در و بامت باشد
در قیامت همه را چشم بسویی و مرا
چشم سوی تو و گوشم به سلامت باشد
وصل روی تو جهانی ز خدا میخواهند
تا کرا خواهی و پروای کدامت باشد؟
تو، که از ناز و تکبر بر خود خاصان را
ندهی بار، کجا میل به عامت باشد؟
بر من خسته چو وصل تو بگردید حلال
مرو اندر پی خونم، که حرامت باشد
ز آتش و آب مکن چشم و دلم را ویران
تا چو تشریف دهی جا و مقامت باشد
رایگان بنده بسی داری و چاکر بیحد
اوحدی، نیز رها کن، که غلامت باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر صحبت از عشق و longing (دلتنگی) به معشوق دارد. شاعر از عواطف عمیق خود در برابر محبوبش میگوید و به تمایل درونی و حمایت از او اشاره میکند. او همچنین به مفهوم قیامت و روز حساب میپردازد و بر این باور است که در آن روز تنها نگاهش به سوی محبوب خواهد بود. شاعر به تفکر در مورد خواستهها و نیازهای خود نسبت به معشوق و ناز و کبر او اشاره میکند و در نهایت درخواست میکند که محبت و عواطفش به درستی درک شود و از او مراقبت شود. او همچنین به حالتی از بندگی و تواضع در برابر محبوبش اعتراف میکند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دلم بر چهرهات مثل ماه کامل روشن باشد، ناله و گریهام بر در و دیوار خانهات ادامه دارد.
هوش مصنوعی: در روز قیامت همه به سمت خاصی نگاه میکنند، اما من فقط به سوی تو چشم دوختهام و گوشم در امان خواهد بود.
هوش مصنوعی: مراد از این بیت این است که مردم خواهان ارتباط و وصالی هستند که تنها از سوی خدا ممکن است. در این میان، سوال این است که تو به چه کسی علاقهمند هستی و آیا به کسی دیگر اهمیت میدهی؟
هوش مصنوعی: تو که به خاطر ناز و غرورت به خاصان و نزدیکان خود هم اهمیت نمیدهی، چطور ممکن است که بخوایی به مردم عادی توجه کنی؟
هوش مصنوعی: وقتی تو به من نزدیک میشوی و آرامش را به من میدهی، چه نیازی به دنبال کردن خون من داری؟ اینکه به سراغ من بیایی برایت نادرست و ناپسند است.
هوش مصنوعی: از آتش و آب خود را خراب نکن، تا زمانی که میخواهی به جایی بروی و مقام و منزلتی داشته باشی.
هوش مصنوعی: تو از بندههای زیادی برخوردار هستی و من نیز بیپایان تحت فرمان تو هستم، اما بهتر است مرا رها کنی تا به خدمت تو مشغول باشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روزگاری که ز کس هیچ گزندت نرسد
و اندرو وجه معاشی بنظامت باشد
دیو را طبع تو مزدوری بیمزد کند
گر زیادت طلبی زانچه تمامت باشد
صحت و وجه معاشی و ز کس بیمی نه
[...]
هر که افتادهٔ آن جنبش قامت باشد
برنخیزد اگر آشوب قیامت باشد
یار اگر قاتل صاحب نظران خواهد بود
حیف از آن کشته که چشمش به غرامت باشد
کار هر کس که بر آن ترک کماندار افتاد
[...]
مرد آزاده به گیتی نکند میل سه کار
تا همه عمر ز آفت به سلامت باشد
زن نگیرد اگرش دختر قیصر بدهند
وام نستاند اگر وعده قیامت باشد
نرود بر درِ ارباب سخا بهر طمع
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.