اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
»
شمارهٔ ۱۸۹
آن را که غم آن بت خوشرو باشد
کی طالب رنگ گل خوشبو باشد
انصاف بده جایگهی کاو باشد
گل را چه محل بود که نیکو باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به این موضوع میپردازد که کسی که به دلتنگی و غم بتی زیبا دچار است، نمیتواند به دنبال زیباییهای دیگر مانند گل خوشبو باشد. او میخواهد بگوید که انصافاً چه جایی برای گل نیست که بتواند با زیبایی و خوشبویی آن بت مقایسه شود. در واقع، تأکید بر اهمیت و نقش زیبایی و غم در زندگی انسانهاست.
هوش مصنوعی: اگر کسی غم زیبای معشوقش را در دل دارد، دیگر به دنبال عطر و رنگ گل خوشبو نخواهد رفت.
هوش مصنوعی: درست قضاوت کن که کجا باید گل را قرار داد تا زیبا و مناسب باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خواهم که مرا خود غم او خو باشد
گر دست دهد غمش چه نیکو باشد
هان ای دل بیدل غم او دربرگیر
تا چشم زنی خود غم او او باشد
خواهم که مرا با غم او خو باشد
گر دست دهد غمش چه نیکو باشد
هان ای دل سرکش غم او در برگیر
چون در نگری خود غم او او باشد
خواهم که مرا با غم او خو باشد
گر دست دهد عمش چه نیکو باشد
هان ای دل غمکش غم او در برکش
تا درنگری خود غم او او باشد
خواهم که دلم با غم همخو باشد
گر دست دهد غمش چه نیکو باشد
هان ای دل بیدل غم او دربر گیر
تا چشم زنی خود غم او او باشد
با ما نه جهنم و نه مینو باشد
نی بر غلطم که هر دو نیکو باشد
اینجا که منم کس نبود الا من
آنجا دگری نیست همه او باشد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.