اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
»
شمارهٔ ۱۴
هر چند که عشق سخت نیکوکار است
این است خلل که طبع بدکردار است
گر شهوت را تو عشق خوانی غلطی
از شهوت تا به عشق ره بسیار است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به این نکته اشاره میکند که هرچند عشق بسیار زیبا و نیکو است، اما وجود خلل و آسیب در آن نشاندهندهی رفتارهای ناپسند است. او به ما میگوید اگر شهوت را عشق بنامیم، در اشتباهیم، زیرا بین شهوت و عشق فاصلهی زیادی وجود دارد.
هوش مصنوعی: عشق هرچند که کارهای نیکو انجام میدهد، اما این یک مشکل است که فطرت انسان دچار نقص و بدی است.
هوش مصنوعی: اگر شهوت را با عشق یکی بدانی، در اشتباهی، زیرا فاصله زیادی بین شهوت و عشق وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در بارگهت سگان ره را بار است
سگ را بار است و سنگ را دیدار است
چون سگ صفت سنگدل از رحمت تو
نومید نیم که سنگ و سگ را بار است
اکنون که گل سعادتت پربار است
دست تو ز جام می چرا بیکار است
می خور که زمانه دشمنی غدار است
دریافتن روز چنین دشوار است
گر کشته دست را دیت دینار است
مر کشته عشق را دیت دیدار است
خاقانی اگر خرد سر ترا یار است
سیلی مزن و مخور که ناخوش کار است
زیرا سر هر کز خرد افسردار است
بر گردنش از زه گریبان عار است
گر جان گویم عاشق آن دیدار است
ور دل گویم واله آن گفتار است
جان و دل من پر گهرِ اسرار است
لیکن چه کنم که بر زبان مسمار است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.