اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الخامس: فی حسن العمل و ما یتضمّنه من المعانی ممّا اطلق علیه اسم الحسن
»
شمارهٔ ۲۲
تا گرد بهانه خواجه تا کی گردی
از گرم رَوان خوب نباشد سردی
با نیکان نشسته بد می باشی
با بد بنشین و نیک باش ار مردی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که نباید به بهانهها و توجیهات بیمورد پرداخت و باید در زندگی خود را با نیکان همراه کرد. اگر در جمع نیکان نباشی، بهتر است با بدیها نشینی و در این شرایط نیکو بودن را انتخاب کنی. از این رو، انسان باید انتخابهای خود را آگاهانه انجام دهد و در مسیر نیکی قرار گیرد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که بهانههای خواجه وجود دارد، چرا باید از عشق و شور و شوق دور باشی؟ نباید از احساس سرد و بیحالی رنج ببری.
هوش مصنوعی: اگر با افراد خوب و نیکو نشستهای و خودت رفتار بدی داری، بهتر است که با افراد بد نشسته و خود را نیکو کنی، اگر مرد هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من کیستم از قید دو عالم فردی
عنقا منشی بلند همت مردی
دیوانهٔ بیخودی بیابان گردی
لبریز محبتی سرا پا دردی
ای دل تو بسی که از غمش خون خوردی
چندین مخروش و باش تا چون کردی
آری شب عشق دیر بازست و سیاه
لیکن تو سپید کار زود آوردی
دی وعده خلاف آمد ازان آزردی
امروز عتاب و جنگ پیش آوردی
داری سر آنکه عذر را نپذیری
یا خود ز پی بهانه میگردی
امروز چو جمله عمر ضایع کردی
فردا چکنی به خاک و خون میگردی
چون پرده براوفتد هویدا شودت
چیزی که به زیر پرده میپروردی
مردی باید، بلند همت مردی
زین تجربه دیده ای، خرد پروردی
کو را به تصرف اندرین عالم خاک
بر دامن همت ننشیند گردی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.