گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

در دایرهٔ نقطهٔ پرگار جهان

کس نیست که هست آگه از کار جهان

قصّه چه کنم مرگ زپس غم در پیش

احسنت زهی متاع بازار جهان

 
sunny dark_mode