اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات
»
شمارهٔ ۹۴
از آتش حرص و آز تا چند نفیر
ای آب ز روی رفته پندی بپذیر
ای خوار چو خاک راه تا چند امیر
ای عمر به باد داده میری کم گیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به نقد حرص و آز انسانها میپردازد و به آنها یادآوری میکند که از این ویژگیهای منفی دست بردارند. شاعر به انسانها تذکر میدهد که نباید به دنبال قدرت و ثروت بیپایان باشند و فرصتی را که عمرشان به باد میرود، جدی بگیرند. همچنین، او بر اهمیت سادگی و humility (تواضع) تأکید میکند.
هوش مصنوعی: از آتش طمع و ولع چه زمانی باید فریاد بکشی، ای آب، از روی رفته درس و عبرتی بگیر.
هوش مصنوعی: ای کسی که همچون خاک در برابر مردم هستی، تا کی به این حالت ادامه خواهی داد؟ ای عمر، که زمانت را به هدر دادهای، کم کم از این وضعیت فاصله بگیر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در بارگه جلالت ای عذر پذیر
دریاب که من آمدهام زار و حقیر
از تو همه رحمتست و از من تقصیر
من هیچ نیم همه تویی دستم گیر
توحید به عرف عارف صاحب سیر
تخلیص دل از توجه اوست به غیر
رمزی ز مقامات نهایات طیور
گفتم به تو گر فهم کنی منطق طیر
ای گشته بیداد و بدی کردن چیر
هرگز نشود دلت ز بیدادی سیر
دیریست که من شنیدم از اهل دلی
کز بد نرهد که ببد هست دلیر
در زندان تا کرد مرا گردون پیر
آن موی چو شیر گشت و آن رخ چو زریر
از پای درآورد مرا چرخ اثیر
ای دولت طاهر علی دستم گیر
گر عاشق دلسوخته بی تدبیر
پیغام دهد که از توام نیست گزیر
صفرا چه کنی رحم کن ای بدر منیر
پای تو گرفته است رهی دستش گیر
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.