گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
مسعود سعد سلمان

گیتی و فلک به کشتن من یارند

زان بر من روز و شب همی غم بارند

نشگفت گرم ز دست می نگذارند

در معرکه دست تو مبارز دارند

انوری

بس دور که چرخ و اختران بگذراند

تا مرد وشی چو بوالحسن باز آرند

کو حیدر هاشمی و کو حاتم طی

تا ماتم مردمی و مردی دارند

عطار

تو خفته وعاشقان او بیدارند

تو غافل و ایشان همه در اسرارند

بیکاری تو چو همچنین خواهد بود

اما همه ذرّات جهان در کارند

اوحدالدین کرمانی

اینجا اگر اندکند و گر بسیارند

هم از پی آنند که تخمی کارند

درویشی و میری و فقیری تخمی است

گر نیک بکارند نکو بردارند

مولانا

بعضی به صفات حیدر کرارند

بعضی دیگر ز زخم تو بیمارند

عشقت گوید درست خواهم در راه

گوئی تو که نی شکستگان بسیارند

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه