گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

خیز از سخن سرّ خود و کل بگذر

و از خوی که عزّت است وز ذل بگذر

سیل است عقول و شرع پل بسته بَرو

در سیل مَیُفت و بر سر پل بگذر

 
sunny dark_mode