گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ابوسعید ابوالخیر

غم عاشق سینهٔ بلاپرورِ ماست

خون در دل آرزو ز چشم ِ تر ماست

هان غیر، اگر حریف مایی پیش آی

که‌الماس به جای باده در ساغر ماست

خواجه عبدالله انصاری

ز آنجا که جمال حسن آن دلبر ماست

ما در خور او نه ایم و او در خور ماست

میبدی

زانجا که جمال و حسن آن دلبر ماست

ما در خور او نه‌ایم او در خور ماست‌

اوحدالدین کرمانی

زین گونه که طبع سرکش دلبر ماست

اومید وصال تو نه اندر خور ماست

درد دل ما هست امیدی نه کاه

سودای محال است که اندر سرِماست

مولانا

او پاک شده است و خام ار در حرم است

در کیسه بدان رود که نقد درم است

قلاب نشاید که شود با او یار

از ضد بجهد یکی اگر محترم است

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه