گنجور

 
اوحدالدین کرمانی

ما خود ز ازل عاشق و مست آمده ایم

شیدا و خراب و حق پرست آمده ایم

دستم چه زنی که در مُصاف غم تو

بی پا و دل و دیده و دست آمده ایم

 
sunny dark_mode