اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه
»
شمارهٔ ۷۲
از شمع یقین «اوحد» از آن بی نوری
کاندر طلب از خدمت و حرمت دوری
در وقت سماع اگر تو را وجدی نیست
چون لذّت آن نیافتی معذوری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع جستجوی یقین و نور در زندگی اشاره دارد. شاعر بیان میکند که اگر کسی در تلاش برای رسیدن به خدمت و احترام باشد، اما در این مسیر به ناشنیدنیها و بینوری بر بخورد، امکان دارد که در هنگام سماع و موسیقی، احساس وجد و شوق نکند. در نهایت، او این عدم لذت را به عدم تجربه نسبت میدهد و میگوید که اگر کسی لذت آن را نیافته باشد، معذور است.
هوش مصنوعی: شعله یقین اوحد روشن است، اما وقتی در طلب چیزی باشی و به خدمت و احترام آن بیتوجهی کنی، در تاریکی خواهی ماند.
هوش مصنوعی: اگر در زمان گوش سپردن به موسیقی و حال و هوای آن تو احساس خاصی نداری، این طبیعی است که لذت واقعی آن را تجربه نکرده باشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای باغ خدا که پر بت و پر حوری
از چشم خلایق اینچنین چون دوری
ای دل نچشیدهای می منصوری
گر منکر آن باغ شوی معذوری
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.